توضیحات
خلاصهی کتاب:
ویلیام در خونوادهای پر از تراژدی و تروما بزرگ شده و بالاخره وقتی 18 سالش میشه به بهونهی بورسیهی تحصیلی از محیط سمی اون خانه فرار میکنه و به شیکاگو میره! در دانشگاه ویل با جولیا و خانوادهی پر شور و شوقش که دقیقا نقطهی مقابل خانوادهی خودش بودن آشنا میشه. اونا عاشق هم میشن و ویلیام احساس میکنه که دنیا بالاخره روی خوش بهش نشون داده و میتونه معنی درست خانواده رو به لطف جولیا و خواهرانش تجربه کنه. ولی کمی بعد تروماهای ویلیام از کودکیش، اون کمبود محبتی که داشته کم کم تو زندگیش برمیگردن و رو رابطهش با جولیا و حتی روی رابطهی جولیا با خواهرانش هم تاثیر بدی میذاره؛ جوری که اونارو تا مرز فروپاشی میبره!
حالا سوال اینه که آیا عشق و محبت میتونه اونارو از این بحران خونوادگی نجات بده؟
رمان Hello Beautiful «سلام زیبا» در مورد قدرت عشقه. و سعی داره عشق رو نهتنها بهعنوان چیزی که میشناسیم، بلکه بهعنوان وسیلهای برای نجات انسانها معرفی کنه.
نویسنده در این داستان با خلق تصاویری بکر از زیباییهای جهان، نشون میده که حتی اگه دنیا خودش رو با سختیها به افراد نشون میده، اما در پس این سختیها، زیباییها و عشقه که در نهایت خودش رو نشون میده.
قسمتی از کتاب:
“You’re depressed, not crazy. It’s not insane to be depressed in this world. It’s more sane than being happy. I never trust those upbeat individuals who grin no matter what’s going on. Those are the ones with a screw loose, if you ask me.”
دربارهی نویسنده:
آن ناپولیتانو نویسنده رمان های “یک نگاه سخت خوب و در رسیدن به بازو” است. او همچنین دستیار سردبیر مجله ادبی یک داستان می باشد. آن با همسر و دو فرزندش در بروکلین زندگی می کند.
blot –
یعنی مثل زنان کوچک قشنگ هم هست؟