توضیحات
خلاصهی کتاب:
کریستیان دختر توانمندی که خیال ستاره اپرا شدن را دارد، درس اپرا را نزد فانتوم (شبح) در زیرزمین اپراخانه پاریس آموزش میبیند. شبح پیوسته نقابی بر صورت دارد چون که نمیخواهد با برداشتن نقاب باعث ترس کریستیان شود و این به خاطر فریفتگی او به کریستیان است. ولی با آمدن جوانی به نام رائول رفیق دوران نوجوانی کریستیان همه چیز به هم میخورد. کریستیان دلباخته رائول میشود و تراژدی انتقام شبح شروع میشود.
رمان The Phantom of the Opera «شبح اپرا» حاوی درونمایههای پرارزشی است که هر کدام جای صحبت و ژرفنگری دارد. در جایگاه اول شخصیت شبح اپرا با نام اصلی اریک قرار دارد. او انسانی هنرمند است که به وسیله جامعه رانده شده. جامعهای که به دلیل زخمی بودن صورت اریک او را از خود میراند، تواناییها و هنرهای او را نیز نادیده میگیرد و از او شبحی وحشتناک و انسان گریز به وجود میآورد.
این جامعه او را در هیچجا به صورتی که هست قبول نمیکند و حتی در پایان داستان او را به آتش میکشد. دید منفی لورو نسبت به جامعه تا حد فراوانی بر اساس حقیقت غمانگیزی است که در توده مردم پنهان شده است. انتخابهای احساسی و هیجانی مردم که معمولا بر پایه دیدههای سطحی، تخیلات و پیش فرضهای غیر حقیقی آنهاست، معمولا انسانها و موقعیتهای بسیاری را نابود کرده.
قسمتی از کتاب:
“If I am the phantom, it is because man’s hatred has made me so. If I am to be saved it is because your love redeems me.”
دربارهی نویسنده:
گاستون لوئی آلفرد لورو (به فرانسوی: Gaston Louis Alfred Leroux) (زاده ۱۸۶۸ – درگذشته ۱۹۲۷ فرانسه) نویسنده و خبرنگار جنایی فرانسوی بود.شهرت او بیشتر به خاطر رمانش شبح اپرا (به فرانسوی: Le Fantôme de l’Opéra) است که بارها به فیلم در آمده و آندرو لوید وبر، کارگردان مشهور تئاترهای موزیکال آن را به همین نام روی صحنه بردهاست. رمان او همچنین مبنای رمان «شبح» (۱۹۹۰) اثر سوزان کی قرار گرفتهاست.