توضیحات
خلاصهی کتاب:
داستان در شب سال نوی 1953 شروع میشود و در این شب آلوسیوس آرچر به لسآنجلس رفته تا در شب سال نو با دوست قدیمیاش، هنرپیشه آیندهداری به نام لیبرتی کالاهان شام بخورد. آنها در حال گفتگو با هم هستند که ناگهان یکی از آشناهای کالاهان به نام النور لمب، فیلمنامهنویس، وارد میشود.
بعد از کلی اتفاق دلهرهآور و ترسناک – تلفنهای مرموز، کشیک یک ماشین آبی رنگ هر شب جلوی خانهاش و پیدا شدن یک چاقوی خونین در سینک دستشوییاش – النور حالا میترسد که زندگیاش در خطر باشد و او می خواهد آرچر را استخدام کند تا به این موضوع رسیدگی کند. آرچر حس میکند که النور چیزهایی بیشتر از آنچه میگوید میداند، اما قبل از این که رسماً پرونده را قبول کند، یک جسد در خانهی النور پیدا میشود و خودش هم ناپدید میشود.
آرچر شروع میکند به پیدا کردن هم قاتل و هم النور. با کمک کالاهان و همکارش ویلی دش، او وارد ماجرایی میشود که یک سرش مافیای لاس وگاس است و سر دیگری دنیای ناشناخته هالیوود در لسآنجلس، شهری که در آن چهرههای زیبا گروگان قاتلهای بیرحم هستند و پلیسهایش میتوانند فاسدتر از تبهکارها باشند… و شهری که در آن افراد قدرتمندِ مسئول ناپدید شدن موکلش اگر بفهمند که آرچر دنبالشان است کوچکترین شکی برای کشتنش به خود راه نمیدهند.
قسمتی از کتاب:
Always go with your gut. Overthinking things has ruined more good dreams than I don’t know what.
قسمتی از کتاب:
Always go with your gut. Overthinking things has ruined more good dreams than I don’t know what.
دربارهی نویسنده:
دیوید بالداچی (David Baldacci) نویسنده، فیلمنامهنویس، وکیل و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکاست.
دربارهی نویسنده:
دیوید بالداچی (David Baldacci) نویسنده، فیلمنامهنویس، وکیل و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکاست.