توضیحات
خلاصهی کتاب:
صبح روز تولد سی سالگی جوزف کا، صندوقدار بانک، به طور ناگهانی سر و کلهی دو مرد ناشناس از سازمانی ناشناس در آپارتمانش پیدا میشه. دو مرد که هیچ توضیح خاصی نمیدن، فقط بهش میگن که بازداشته و نمیتونه از آپارتمانش خارج بشه و دادرسی در جریانه. اونها مطالبی دربارهی لباسها و وسایلش به جوزف میگن و ازش میخوان که اونها رو به انبار تحویل نده. مدتی بعد جوزف برای دادرسی به آدرسی تحت عنوان دادگاه خوانده میشه که در واقع یک اتاق زیر شیروانیه؛ جایی که انگار همه جوزف کا رو میشناسند…
قسمتی از کتاب:
It’s only because of their stupidity that they’re able to be so sure of themselves.
دربارهی نویسنده:
فرانس کافکا، نویسندهی معروف آلمانیه. اون به خاطر فضای ابزورد، سرد و تاریک کارهاش به شهرت رسید اما در زندگی شخصی کاملا مقابل کارهاش قرار میگرفت. کارهای مهم کافکا بعد از مرگش به چاپ رسیدن چون فکر میکرد نوشتههاش به اندازهی کافی خوب نیستن؛ کافکا با همین طرز تفکر، ۹۰ درصد از کارهاش رو سوزوند.