توضیحات
خلاصهی کتاب:
کتاب The Landlady «بانوی میزبان»، افکار، احساسات و زندگی جوانی به نام «اُردینف» را روایت میکند.
اُردینف، جوانی تحصیلکرده اما گوشهگیر و خیالپرداز است. او مثل پسر داستانِ شبهای روشن، کودکیاش را با غم گذرانده و مثل خودِ داستایفسکی، در کودکی پدر و مادرش را از دست داده و نیز مثل او، رفیقی نداشته و با همسن و سالهای خود نمیجوشیده است.
ِاُردینف در نوجوانی و جوانی ناچار گوشهگیر شده و روابط اجتماعی خوبی ندارد؛ انگار در صومعه پناه گرفته باشد. او به دنبال پیدا کردن اتاقی در شهر میچرخد تا این که با زنی زیبا به نام کاترینا آشنا میشود. این جوان، مستأجر خانۀ کاترینا میشود و عشقی سودایی به او را تجربه میکند. داستان شگفتانگیزی که کاترینا از زندگی خود برای او تعریف میکند، روح هنرمندش را به طغیان وامیدارد و منبع الهام او میشود.
این نویسندۀ شهیر روس، پس از این، کشاکش فجیعی را که در روح شخصیت داستانش در کار است، بهصورت پیرنگ داستان بیان میکند. اُردینُف در جهان رؤیا شهریاری قدرتمند است اما در زندگی واقعی کودکی بیش نیست. احوال عاطفی شدید او تا مرز دیوانگی پیشاش میبرد و کیفیت نیمرؤیایی و نیماحساساتی داستان را توجیه میکند. از این رو، در رمان بانوی میزبان، گاه، مرز میان واقعیت و رؤیا از میان میرود.
این داستان، اگرچه از آثار اولیهٔ فئودور داستایفسکی است اما توانایی قلم و نیز جرثومهٔ شاهکارهای بزرگ آیندهٔ او را در خود پنهان دارد.
داستایفسکی در پرداخت این داستان از نیکلای گوگول و داستان «انتقال موحش» او الهام گرفت و بسیاری از قسمتهای رمانش به داستان او شباهت دارد و حتی دختر داستان او همنام دختر داستان گوگول است.
دربارهی نویسنده:
فئودور داستایفسکی، نویسندهی مشهور و تاثیر گذار اهل روسیهست. ویژگی منحصر به فرد کارهای داستایوسکی، بررسی زوایای روانی شخصیتها و نگاه دقیق و موشکافانهاش به انسانه. داستایوسکی قبل از چاپ شدن آثارش، به عنوان مترجم فعالیت میکرد.