توضیحات
خلاصهی کتاب:
“اوریون پاگان” تموم سالهای عمرش منتظر بوده تا کسی پیدا بشه و بهش بگه که قراره بمیره. اوریون بیماری حاد قلبی داره و به همین خاطر در برنامه مرکز مخابرهی مرگ ثبت نام کرده؛ تا بدونه چه چیزی در انتظارشه.
“والنتینو پرینس” که به تازگی از پس مشکلاتش براومده و تونسته مجددا زندگیش رو به روال عادی برگردونه، در حال شروع مجدد زندگی خودش توی نیویورکه. والنتینو آینده طولانی و امیدوار کنندهای در پیش داره و تنها کمی بعد از مرگ خواهر دوقلوش توی یک تصادف رانندگی، برای death-cast ثبت نام میکنه.
اوریون و والنتینو در میدان تایمز از کنار یکدیگر عبور میکنند و به صورت ناخودآگاه بلافاصله حس غریب و عمیقی از یکدیگر دریافت میکنند. اما وقتی دور اول تماسهای End Day با یکی از آنها برقرار میشه زندگیشون برای همیشه تغییر میکنه. درحالیکه هیچکدوم از اونها مطمئن نیستن که روز چگونه به پایان میرسه، اما قطعا این رو میدونن که میخوان در هر صورتی کنار هم اون روز رو بگذرونند؛ حتی اگر این به معنی خداحافظیشون به شکل دلخراش و غمانگیزی باشه.
قسمتی از کتاب:
I understand that the person who gets the Death-Cast call isn’t the only one dying. If you really hold someone in your heart, you die too.
دربارهی نویسنده:
آدام سیلورا نویسندهی امریکاییه. کتابهای اون توی ژانر یانگ ادالتن و قهرمانهاش معمولا عضوی از جامعهی LGBTQ+ هستن. اون بعد از به چاپ رسیدن اولین کتابش در سال ۲۰۱۵ به شهرت رسید.
پست این کتاب در اینستاگرام هدویگ (روی آیدی زیر کلیک کنید):
Agatha_00 –
اگه bl دوست دارین حتما این کتاب رو بخونین
Parmida Barzi –
عاللللییییی