توضیحات
خلاصهی کتاب:
داستان رمان زن همسایه از یک مهمانی ناخواسته شروع میشود؛ زوجی جوان به نام مارکو و آنه به تازگی بچهدار شدهاند و در ظاهر خانوادهای دوست داشتنی و بینقص به حساب میآیند. آنها خانهای عالی و کودکی زیبا به نام کورا دارند. در یک شب عادی همسایگان از آنها برای صرف شام دعوت میکنند؛ مارکو و آنه با رفتن به آنجا و تنها گذاشتن نوزاد شش ماههشان در خانه، باعث بروز اتفاقی وحشتناک و دلهرهآور میشوند. اتفاقی تلخ که منجر به ناپدید شدن کورا میشود و پلیس نیز در طی تحقیقات مظنونان اصلی خود را پدر و مادر این نوزاد میداند؛ چرا که احساس میکنند این زوج وحشت زده از چیزی نگرانند و رازی را پنهان میکنند.
قسمتی از کتاب:
Her thoughts speed up and become less rational; her mind makes fantastic leaps. It’s not that things don’t make sense to her when she’s like this — sometimes they make ‘more’ sense. They make sense the way dreams do. It’s only when the dream is over that you see how odd it all was, how it actually didn’t make sense at all.
دربارهی نویسنده:
شاری لاپنا، نویسندهی کاناداییه. اون قبل از چاپ شدن رمان اولش، به عنوان معلم انگلیسی و وکیل مشغول به کار بود. لپنا بعد از نوشتن کتاب The Couple Next Door به شهرت رسید.