توضیحات
خلاصهی کتاب:
داستان موشها و آدمها (Of Mice and Men) در کالیفرنیای 1930 اتفاق میافتد. جرج جثهای کوچک دارد و باهوش است. در مقابل لنی مردی قویهیکل است که هوشی نه چندان درخشان دارد. او با کارهایش مدام دوستش را به دردسر میاندازد. تنهایی و بیگانگی، جرج و لنی را به هم پیوند داده است. آنها از شغلهای قدیمی خود فرار کردهاند و حالا دیگر به بهترین دوستان هم تبدیل شدهاند و ارتباطی قوی میانشان شکل گرفته است. آن دو رویایی مشترک دارند: آرزو دارند تا صاحب مزرعه و چند خوک، مرغ و خرگوش شوند، اما امیدشان شروع به به فرو ریختن میکند.
جرج و لنی در دوران رکود بزرگ کالیفرنیا به دنبال کار میگردند. سرانجام آنها این فرصت را پیدا میکنند که در یک مزرعه شروع به کار کنند. اما اتفاقی رخ میدهد که رویای همیشگی آنان را تهدید به نابودی میکند و جامعه یک بار دیگر آنان را شکست میدهد. نمادگرایی در این کتاب اهمیت والایی دارد و نویسنده موشها را نماد کارگرانی میداند که توسط کارفرمایان اسیر شدهاند.
قسمتی از کتاب:
“Maybe ever’body in the whole damn world is scared of each other.”
دربارهی نویسنده:
جان ارنست اشتاینبک که در ایران با نام جان اشتاین بک نیز شناخته میشود، نویسندهی آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۲، خالق کتابهای مطرحی چون «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها» است. او یکی از پرخوانندهترین نویسندگان ادبیات داستانی قرن بیستم در سراسر جهان محسوب میشود.