توضیحات
خلاصه‌ی کتاب:
مردی که در بستر مرگ افتاده و آخرین نفس‌هاش رو می‌کشه، بین مرگ و زندگی ایستاده و داره با کنجکاوی پرده از اسرار خلقت بر می‌داره. خاطرات گذشته براش تکرار می‌شن و آینده‌ای که ندیده، به سرعت از جلوی چشم‌هاش رد می‌شه.
نویسنده در این کتاب از تجربه‌اش از پیری و نزدیک بودن مرگ گفته. از خاطرات و حسرت‌ها، عشق و وصل بودن ما به زندگی.
قسمتی از کتاب:
Yet I have known madness not only in the guise of an evil shadow. I have seen it also as a flash of delight so rich and shattering that the very absence of an immediate object on which it might settle was to me a form of escape.
درباره‌ی نویسنده:
ولادیمیر ویلادیمیرویچ ناباکوف، نویسنده، شاعر، مترجم و منتقد چندزبانه‌ی روس بود. ناباکوف با انتشار رمان لولیتا به اوج شهرت خودش رسید. اون این رمان رو اول به زبان انگلیسی نوشت و بعدها، شخصا اون رو به زبان روسی ترجمه کرد.
ناباکوف تا زمان مرگش ۱۸ رمان، ۸ مجموعه داستان کوتاه، ۷ کتاب شعر و ۹ نمایشنامه منتشر کرد.
پست این کتاب در اینستاگرام هدویگ (روی آی‌دی زیر کلیک کنید):
Hedwig.bookstore
