توضیحات
خلاصهی کتاب:
اسکارلت بزرگ ترین دختر میچل صاحب مزرعه پنبه تارا تنها به یک چیز میاندیشد؛ ازدواج با اشلی ویلکز پسر مالک مزرعه مجاور. در یک مهمانی در خانه ویلکز اسکارلت به اشلی اظهار علاقه می کند ولی اشلی عنوان می کند که به ملانی دختر عمویش می خواهد ازدواج کند. رت باتلر ماجراجوی خوش قیافه ای که شاهد صحبت ها بوده است اسکارلت را نصیحت می کند. جنگ شمال و جنوب امریکا آغاز می شود و اسکارلت با چارلز براد ملانی ازدواج می کند ولی چارلز در اردوی آموزشی در می گذرد. اسکارلت به آتلانتا پیش ملانی می رود و در آنجا دوباره بارت باتلر ملاقات می کند. وقتی آتلانتا مورد حمله قرار می گیرد رت به اسکارلت و ملانی کمک می کند که از شهر بگریزند و آنگاه به جنوبی ها می پیوندد. وقتی اسکارلت بعد از جنگ پیش اشلی باز گشته و با او زندگی می کند اما اسکارلت برای نگهداری مزرعه با فرانک پولدار ازدواج می کند. پس از مرگ فرانک، اسکارلت با باتلر ازدواج می کند و …
قسمتی از کتاب:
Well, my dear, take heart. Some day, I will kiss you and you will like it. But not now, so I beg you not to be too impatient.
دربارهی نویسنده:
مارگارت میچل نویسندهی زن آمریکایی بود. عمدهی شهرت او بهدلیل نگارش کتاب مشهور «بربادرفته» است. او که برای نگارش این کتاب بیش از ده سال زمان صرف کرده بود، برای همین کتاب در سال ۱۹۳۷ برندهی جایزهی ادبی پولیتزر شد.
Parmida Barzi –
این کتاب واقعا فوق العاده