توضیحات
خلاصهی کتاب:
داستان رمان A Little Life، در مورد چهار نفره. چهار دوست که اول جوونی ایستادن و بعد از تموم شدن کالج به نیویورک میرن تا زندگی جدیدی رو آغاز کنن:
ویلم، یک پسر جذاب و مهربون که قراره بازیگری رو ادامه بده.
جیبی، یک موجود بازیگوش، رک و گاهی بیرحم که به دنیا اومده تا نقاشی کنه.
مالکولم، معمار با استعدادی که زندگی کلافهاش کرده و در نهایت، جود… یک آدم خارقالعاده، کسی که مهره اصلی این دوستیه و این چهار نفر رو بهم وصل کرده. طی سالیان، دوستی اونها عمیقتر میشه و در عین حال به مشکلات بیشتری بر میخورن، مشکلاتی که انگار از وجود جود نشأت میگیرن. اما چه چیزی باعث مشکل ساز بودن جود شده؟ زخمهاش از کجا میان و چرا داره از هم میپاشه؟
این کتاب در مورد رفاقت، بزرگ شدن و زندگیه. در مورد آدمهاست.
قسمتی از کتاب:
Things get broken, and sometimes they get repaired, and in most cases, you realize that no matter what gets damaged, life rearranges itself to compensate for your loss, sometimes wonderfully.
دربارهی نویسنده:
هانیا کی یاناگیهارا، نویسنده و ویراستار امریکاییه. اون بعد از نوشتن رمان پرفروش A Little Life به شهرت رسید.
پست این کتاب در اینستاگرام هدویگ (روی آیدی زیر کلیک کنید):
Agatha_00 –
این کتاب رو که تموم کردم قشنگ کتاب رو بغل کردم و گریه میکردم
Sepantaw –
من وقتی این کتابو خوندم میخواستم از شدت گریه بمیرم
rocky –
یکی از غمگین ترین کتابها????????